فصل تقسیم
تاريخ : شنبه 24 خرداد 1393برچسب:اشعار شعرای کهن, شعر, شعرای معاصر, | 16:36 | نویسنده : Aziz

 

چشمها پرسش بی پاسخ حیرانی ها

دستها تشنه ی تقسیم فراوانی ها

با گل زخم سر راه تو آذین بستیم

داغهای دل ما جای چراغانیها

حالیا دست کریم تو برای دل ما

سر پناهی است در این بی سروسامانی ها

وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی

ای سر انگشت تو آغاز گل افشانیها

فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید

فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها

سایه ی امن کسای تو مرا بر سر بس

تا پناهم دهد از وحشت عریانیها

چشم تو لایحه ی روشن آغاز بهار

طرح لبخند تو پایان پریشانی ها

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: